عکس پروفایل و عکس نوشته زیبا برای فصل تابستان با کیفیت بالا

عکس پروفایل و عکس نوشته زیبا برای فصل تابستان با کیفیت بالا مجموعه بسیار زیبا از بهترین و زیباترین عکس پروفایل فصل تابستان و عکس نوشته فصل تابستان شاد و غمگین و جدید و قدیمی دخترانه و پسرانه به همراه متن با کیفیت عالی را در دنیای سایت عکس پروفایل و عکس پروفایل طبیعت برای شما آماده کرده ایم …

---

تابستان آه جانکاه بهار است از اندیشه ی برگ هایی که پاییز به زمین می ریزد * تابستان است ولی چقدر دلم می خواهد زیر این درختها سکوت کنم و برگ برگ پاییز دلم را از تو بتکانم در هیاهوی جانسوز تابستان وقتی کلمات آهسته، آهسته می سوزند و واژه ها به کولرها چشم می دوزند * مثل خوشه‌ای انگور آویزان از درخت مو هرچه زمان می‌گذرد، شیرین‌تر می‌شود فقط حواست باشد من کشمش دوست ندارم! * باز تابستانه ی آن تن کبابــم کرده است تشنه ام، شهریور لبهات آبم کرده است من همان انگـــور بد مستم کـــه بوی موی تو در مشام این شب وحشی شرابم کرده است * باز هم تابستان آمد فصلی که جذابیتی برایم ندارد منی که از تبار زمستانم منی که سر انگشتانم از او معنا میگیرد مرا با این فصل کسالت بار کاری نیست … * می کند باد خزانی خاموش شعله سرکش تابستان را دست مرگ است و ز پا ننشیند تا به یغما نبرد بستان را دلم از نام خزان می لرزد زانکه من زاده تابستانم شعر من آتش پنهان من است روز و شب شعله کشد در جانم می خواهم نفس سنگین اطلسی ها را پرواز گیرم در باغچه های تابستان خیس و گرم به نخستین ساعت عصر نفس اطلسی ها را پرواز گیرم

* رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب آب درحوض نبود ماهیان می گفتند هیچ تقصیر درختان نیست ظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب لب پاشویه نشست و عقاب خورشید آمد او را به هوا برد که برد

* تنها تر از یک برگ با بار شادی های مهجورم در آبهای سبز تابستان آرام میرانم تا سرزمین مرگ تا ساحل غمهای پاییزی در سایه ای خود را رها کردم ظهر تابستان است سایه ها می دانند که چه تابستانی است سایه هایی بی لک گوشه ای روشن و پاک کودکان احساس! جای بازی اینجاست زندگی خالی نیست مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست… سهراب سپهری تابستان است و لباس گرم به تن کرده‌ام! بخاری کنارم شعله می‌کشد چای داغ احساسم را سر می‌کشم…! فرقی نمی‌کند هوای بی‌تو همیشه سرد است! فصل تابستان است سایه ای می جویم سایه ای پر الفت کوچه ها گرم کلام خانه ها گرم سخن تابستان اوز حیات دور از اوز دشـوار بـاشـد گلی که در اوز نیست خار باشد بهارش را که نیست لازم به گفتن از آن خهر و حکار و دل شکفتن ****تابستان**** به تابـستـان کـه گرما رو نـمـایـد ره ســـــر پــلـه را در پیش بـایــد بزن جــارو بــپـاش آبی بر آن کم هــوا را پـر کن از بوی خوش نم **** تابستان**** اگر بر خاک لحاف از دستت افتاد بــدان حتـما گلیمت برده است باد بـا آن دسـت قـشـنگ و مـهربانـت بــیـاور کــوزه را با کــوزه دانت ****تابستان**** تـو قـبل از که شـوی آماده خواب کــمـی از کــوزه بشـنـو قـلقل آب هــوای پــشــت بـام شب پر سـتاره بــه آدم مـیــدهـد عـمـــر دوبــــــار ****تابستان**** اوز زیـبـاتـراز هر سرزمـیـن است بهشـت دنـیـوی گویـنـد هـمین است عکس پروفایل فصل تابستان